داستان خنده دار نجیب زاده سالخورده دیوانه اما مهربان و جوانمرد دون کیشوت است که به کمک صاحبش سانچو پانزا با آسیاب های بادی که به عنوان اژدها دیده می شوند مبارزه می کند تا روسپی دولسینیا را که به عنوان یک زن دیده می شود نجات دهد...
یک زن ایتالیایی نا امیدانه به دنبال شوهر خود می گردد ، سربازی که در میدان های جنگ روسیه بوده و مانند پنجاه هزار سرباز دیگر در جنگ جهانی دوم گمشده فرض می شود...
«آگدن» (براندو)، ديپلمات ميليونر امريکايي در يک گردش دريايي به هنگ کنگ مي رود و شبي را با «ناتاشا» (لورن)، کنتسي مهاجر اهل روسيه مي گذراند. در بازگشت به کشتي، او مي فهمد که به عنوان سفير امريکا در عربستان سعودي انتخاب شده است. اما »ناتاشا« خودش ر ا در کابين «آگون» پنهان کرده تا بدون گذرنامه، همراهش به امريکا برود...
فیلم داستان توطئه ای بین المللی است که یک استاد دانشگاه، یک نخست وزیر عرب، یک تاجر بی رحم و یک جاسوس زیبا را درگیر کرده است...
فیلم روش‌هایی را که برای شکست دادن راکتهای وی1 و وی2 هیتلر در روزهای منتهی با پایان جنگ جهانی دوم مورد استفاده قرار گرفت را به تصویر می کشد.با وجود اینکه نازی ها در حال شکست خوردن بودند این سلاح ها می توانستند آنها را به پیروزی برسانند...
"دومنیکو" تاجری موفق که گوشه چشمی به دختران جوان دارد با "فیلومنا" وقتی هفده سال دارد رابطه ای مخفیانه آغاز می کند و...
پس از مرگ «مارکوس اورليوس آنتونيوس» (گينس)، فرزند خوانده اش «ليويوس» (بويد) که نامزد اصلي حکومت به شمار مي آيد، تاج و تخت را به «کومودوس» (پلامر) پسر نامتعادل «سزا» مي سپارد و با اين کار باعث رنجش دختر امپراتور، «لوسيلا» (لورن) مي شود...
داستان این فیلم در مورد سه زن متفاوت ایتالیایی ( که نقش هر سه را سوفیا لورن ایفا می کند ) است و همینطور مردانی که عاشق آن ها شده اند...
"لیزا مکلین" زنی ایتالیایی با همسر آمریکایی خود "رابرت" در کلوپی شبانه در پاریس جر و بحث می کند.روز بعد او به سفری کاری می رود اما "لیزا" اعلام می کند دیگر نمی خواهد او را ببیند.او متوجه می شود هواپیمایی که همسرش در آن بود سقوط کرده و همه مسافران جان خود را از دست داده اند و...
فیلم از سه اپیزود بی ارتباط با هم تشکیل شده است. وسوسه ى دکتر آنتونیو: » آنیتا « ( اکبرگ ) تصویرى در یک تابلوى آگهى شهرى است که در رؤیاى » دکتر آنتونیو « ( د فیلیپو )، مردى میان سال و مبادى اخلاق، به واقعیت تبدیل میشود. شغل: » پوپه « ( اشنایدر ) یک منشى است که دلباخته ى رئیس است و زندگى شخصی اش را فداى این موجود قدرناشناس میکند. بخت آزمایى: » تسوئه « ( لورن ) در یک سالن تیراندازى کار میکند و جایزه ى بخت آزمایى شنبه شب آن محسوب میشود. او براى کمک به یک دهاتى ساده لوح، در قرعه کشى دست میبرد.
